شب شوم رفتن تو   توی گریه ها نشستم

ندارم امید موندن    دل به دیدار تو بستم

حالا منتظر به راهت  غم من شده نگاهت

وقتی بی هویتم من     توی خاطرات راهت

چی شده یاده تو رفته   رنگ بارونی چشمام

دیگه سخته گریه من   وقت  این نیاز غمهام

بعد تو نشسته خونه   توی تنهایی و غربت

حالا که نداشتن تو   شده آوازه ی حسرت

 


دسته ها : شعر
يکشنبه بیست و دوم 10 1387
X