اگه دستم به جدایی برسه
اونو از خاطره ها خط میزنم
از دلِ سنگِ تموم آدم ها
از شب و روز خدا خط میزنم
اگه دستم برسه به آسمون
با ستاره ها قیامت میکنم
نمیذارم کسی عاشق نباشه
ماه رو بین همه قسمت میکنم
عاقلان نقطه پرگار وجودندولی
عشق داند که درین دایره سرگردانند.
پرده بگردان و بزن ساز نو
هان که رسید از فلک آواز نو
تازه و خندان نشود هوش و گوش
تا ز خرد در نرسد راز نو