غضنفر از آسمون خراش میفته پایین مردم دورش جمع میشن میگن چی شده غضنفر میگه :هیچی بابا پوزه آسانسورمونو زدم
هر گلی پاسخ زمین است به آفتاب...
زمستانی نباش که بلرزانی
تابستانی نباش که بسوزانی
بهاری باش که برویانی
از غروب غم های بی عاطفه خسته شدی
به یاد من باش
که دلم به یاد توست...